به یاد یلدا های خوابگاه در تبریز( یادداشت های خانم لیلا صالحی)

شبهای پر از چراغ تبریز از فراز خوابگاه ،

وقلب یلدا که در لبخند هایمان می تپید،دلهره های مبهم و ناپیدای عشق که گاه و بیگاه مهمان شادیهای دوردستمان میشد،

و بارانی از فرشته که در روانهای کودکانه مان مترنم بود،

لبخندهای بی فلسفه و دور از درد و دستهایی که انگار برای همیشه در هم قفل شده بودند....

آیا در انتظار کدام سپیده بودیم؟ کاش یلداهای تبریز را پیوندی با این چنین سپیده ای نبود...

ای کاش از آن پس هرگز سپیده ای نبود...

دستی از قلبم به گذشته باز میگردد،گذشته ای که در چشمهایمان نبوت دریاها بود،و لبخندها به سپیده پل می زد ند

انگار دستهایمان را در باران آن یلداها فراموش کردیم

یلداهایی فراتر از آنچه میخواندیم ،فراتر از تاریخ ....

اینک دیگر فرصتی نیست ....دستانم همچون دو ساقه ی خشک و چهره ام که در من آوار شده و اکنون...

این غم آهنگ یلدایی و مزین به یاد اختران شبهای تبریز ، برای تو ...ای هم قطار پر از یلدای من

در خونم صعود کن

 هم قطار وامانده از آن یلداها....

جا مانده از سپیده هایی که شاید اگر بودند ... تاریخ می بودند آیا شب یلدا به خیر ؟

ویا باز هم شب و شهادت سپیده ؟

کاش دیگر سپیده ای نبود....

 (لیلا صالحی)

[ چهار شنبه 29 آذر 1391برچسب:, ] [ 23:4 ] [ فارغ التحصیلان ]
[ ]

خورشيد گرفتگي و ...

در فرانسه بر اساس پيش گويي هاي نوستراداموس " مستشار ملک شارل نهم " آمده است که سيارات منظومه شمسي در پايان دو هزار سال دچار آشفتگي شده و پس از 12 سال بعد از آن يعني 2012 موجب ويراني و نابودي حيات خواهند شد. اين پيشگويي مجددا در سال 1980 در ژاپن قوت گرفت هنگامي که دانشمند رياضيدان ژاپني " هايدو ايتاکاوا" بيان داشت که مجموعه سيارات منظومه شمسي در اگوست سال 2012 در يک پديده اي نادر همگي در يک خط در پشت خورشيد قرار خواهند گرفت و اين موضوع سبب تغييرات شديد جوي و آب و هوايي در کره زمين و پايان حيات بر روي آن خواهد شد.

 

بر طبق گفته دانشمند ژاپني  در اگوست سال 2012  در يك پديده نادر  سيارات منظومه شمسي  در يك خط پشت خورشيد  قرار خواهند گرفت  پس امكان كسوف و خسوف غير عادي در اين ماه وجود دارد كه اگه با تقويم قمري بررسي بكنيم  ملا حظه مي كنيم كه  ما ه اگوست در 3 سال ديگه دقيقا بر روي ماه رمضان  مي افته و امكان تحقق اين  كسوف و خسوف غير معمول در ماه رمضان يا اگوست 2012  وجود داره  ...


ادامه مطلب
[ یک شنبه 19 آذر 1391برچسب:, ] [ 18:29 ] [ فارغ التحصیلان ]
[ ]

از اين شب ...

از این شب های بی پایان،
چه می خواهم به جز باران
که جای پای حسرت را بشوید از سر راهم
نگاه پنجره رو به کویر آرزوهایم
و تنها غنچه ای در قلب سنگ این کویر انگار روییده...
به رنگ آتشی سوزان تر از هرم نفسهایت،
دریغ از لکه ای ابری که باران را
به رسم عاشقی بر دامن این خاک بنشاند
نه همدردی،
نه دلسوزی،
نه حتی یاد دیروزی...
هوا تلخ و هوس شیرین
به یاد آنهمه شبگردی دیرین،
میان کوچه های سرد پاییزی
تو آیا آسمان امشب برایم اشک می ریزی؟

ببارو جان درون شاهرگ های کویر آرزوهایم تو جاری کن
که من دیگر برای زندگی از اشک خالی و پر از دردم
ببار امشب!
من از آسایش این سرنوشت بی تفاوت سخت دلسردم.
ببار امشب
که تنها آرزوی پاک این دفتر
گل سرخی شود روزی!
ودیگر من نمی خواهم از این دنیا
نه همدردی،
نه دلسوزی،
فقط یک چیز می خواهم!
و آن شعری
به یاد آرزوهای لطیف و پاک دیروزی...

[ سه شنبه 14 آذر 1391برچسب:, ] [ 9:25 ] [ فارغ التحصیلان ]
[ ]

محرم همه چيز است

دوستان عزيز همه شما استادان زبردست تاريخيد و سخن از تاريخ در نزد شما بسي دشوار است اما بايد بگويم هر مطلبي را مي توان در محرم و علي الخصوص در عاشورا پيدا كرد .

محرم هم باليدن مي خواهد و هم ناليدن . باليدن كه جاي خود دارد مگر مي توان صحنه عاشورا را در ذهن خود تجسم كرد و بر لبان ترك خورده اصغر و بر آه دل زينب ناله نكرد ؟

محرم هم آموزه است و هم موزه . آموزه كه جاي خود دارد ولي عاشورا غني ترين موزه فرهنگ و هنر است هنر استقامت و ايستادگي در برابر ظلم و فرهنگ رشادت و شهادت .

بايد بر محرم و عاشورا نگريست . نگريستن ، فقط نگاه كردن نيست . نگريستن نگاه متفكرانه است مگر مي شود بر عاشورا متفكرانه نگاه كرد و نگريست .

محرم هم شور مي خواهد و هم شعور البته هيچ شوري بدون شعور پديد نمي آيد اگر بعد از گذشت چندين قرن اين شور و حال است بي قيد و شرط پشت اين شور شعوري هست و الا خيلي وقت پيش اين شور خاموش مي شد .

حسين ( ع ) را نه منتظرانش بلكه منفعلانش كشتند همانهائي كه در صفين خنجر زير گلوي علي گذاشتند ، همانهائي كه نماز بي لعن علي را قضا مي كردند . همانهائي كه اولي الامر را يزيد مي دانستند آري همان خوارج كه امروزه نيز با يكي دو جمله تجددنمايانه رنگ مي بازند و بر عزاي حسين خرده مي گيرند كه چرا مردم گريه مي كنند و ناله مي كنند چرا در مساجد شيريني پخش نمي كنند شادي و قهقه به راه نمي اندازند

اگر اين تجدد است كه در مراسم سالگرد شهداي كربلا نقل و شيريني پخش كنند و به جاي گريه و ناله رقص و پايكوبي به راه بياندازند ما اين تحجر خود را بر هزاران تجدد ترجيح مي دهيم 

اما من با جرأت و جسارت مي گويم كه نه برگزاري مراسم عزاي كربلا تحجر است و نه پخش نقل و شريني و پايكوبي در مراسم عزاي كربلا تجدد .

تجدد بي تمدن حباب تو خالي است . هر تجددي در مورد كربلا باشد بايد آميخته با شور و حال حسيني باشد .

لذا دوستان ، كربلا ، عاشورا ، حسين ، عباس ، اصغر ، زينب ، مشك آب هيچكدام نيازي به تبليغ و ضد تبليغ ندارند وا‍ژه هايي هستند كه خداوند در ذات آدمي قرار داده است و اين واژه ها همه مترادف تبليغ هستند .

موسوي

[ سه شنبه 7 آذر 1391برچسب:, ] [ 9:36 ] [ فارغ التحصیلان ]
[ ]

حكايت

مي گويند:
"" شاه عباس از وزير خود پرسيد: امسال اوضاع اقتصادي كشور چگونه است؟
وزير گفت:
الحمدالله به گونه اي است كه تمام پينه دوزان توانستند به زيارت كعبه روند!
شاه عباس گفت:
نادان! اگر اوضاع مالي مردم خوب بود مي بايست كفاشان به مكه مي رفتند نه پينه‌دوزان...، چون مردم نمي توانند كفش بخرند ناچار به تعميرش مي پردازند، بررسي كن و علت آن را پيدا نما تا كار را اصلاح كنيم.""

قادري

[ 7 آذر 1391برچسب:, ] [ 9:16 ] [ ]
[ ]

يا قتيل العبرات

دل داده ام بر باد، بر هرچه باداباد
مجنون تر از لیلى، شیرین تر از فرهاد

اى عشق از آتش اصل و نسب دارى
از تیره دودى، از دودمان باد
آب از تو طوفان شد، خاك از تو خاكستر
از بوى تو آتش، در جان باد افتاد

هر قصر بى شیرین، چون بیستون ویران
هر كوه بى فرهاد، كاهى به دست باد

هفتاد پشت ما از نسل غم بودند
ارث پدر ما را، اندوه مادرزاد

از خاك ما در باد، بوى تو مى آید
تنها تو مى مانى، ما مى رویم از یاد
 
( قادري )
[ 7 آذر 1391برچسب:, ] [ 9:13 ] [ ]
[ ]

عزای حسین

آغلا شیعه گل فغانه باشلانوب عزا حسینه
گورسنوب عزا هلالی آغلار انبیا حسینه
گوز یاشی توکر آناسی دمبدم گلر فغانه
اوخشیوب دیر اغول وای اود ورار دل جهانه
سس سسه ویروب بو غمده یر گوی اهلی یانه یانه
واحسین دیر سراسر ائیلر آه وا حسینه

(قادری)

[ 28 آبان 1391برچسب:, ] [ 8:47 ] [ ]
[ ]

درود بر همکلاسی ها

با عرض سلام

در همین ابتدا، از دوستان خوش ذوقی که بانی این وبلاگ بوده اند، و با دست گل شان آن را طراحی کرده اند،صمیمانه سپاسگزارم. کار بسیار نیکویی است که همه یاران قدیم را دور یک شمع جمع کرده است. امیدوارم که همه دوستان در هر نقطه ای از این سرزمین زندگی می کنند در کمال صحت باشند و ایام به کامشان باشد. با آرزوی بهترین ها و همچنین به امید دیدار تک تک تان.

علیرضا سلیمان زاده 

[ 23 آبان 1391برچسب:, ] [ 17:7 ] [ ]
[ ]

يا حسين ...

ايام محرم فرا رسيده

دوباره قلبها به تپش افتاده

كودك و جوان و ميانسال و كهنسال

همه و همه آماده مي شوند

براي برگزاري مراسمي باشكوه

يا حسين

شما چقدر بزرگيد

چگونه مي شود خداوند به يك انسان

اين همه عزت و جلال بدهد

چگونه زيسته ايد كه خداوند محبت شما را

بر همه دلها انداخته

آنان كه شما را مي شناسند

آنان كه شما را نمي شناسند

همه و همه برايتان عزادارند

يا حسين

شما آينه تمام نماي عزت الهي هستيد

تا بحال احدي را در تاريخ سراغ ندارم

كه به اندازه شما عزيز و محبوب باشد

وقتي مي بينم كساني را كه

با تمام نداري و احتياجشان

با نام شما نذر مي كنند

وقتي مي بينم مادراني را كه

با نااميدي از تمام دنيا

به شما پناه مي آورند

و معجرهايشان را به زير پاي عزاداران شما مي اندازند

وقتي مي ديدم شمشيرهائي را كه

عاشقان شما بر سرهايشان فرود مي آوردند

وقتي مي بينم آن مشتهاي گره كرده اي را كه

دوستدارانتان بر سر مي كوبند

بيشتر به بزرگي شما پي مي برم

يا حسين

هيچوقت به خودم اجازه نداده ام

كه شما را مفرد خطاب دهم

شما بزرگيد خيلي بزرگيد

حتي بيشتر و بيشتر از يك جمع كثير

اين عزت و شرف و افتخار را خداوند

به هركسي ارزاني نمي كند

الحق كه شما بزرگ بوديد

بزرگ هستيد و بزرگ خواهيد ماند

( موسوي )

[ سه شنبه 23 آبان 1391برچسب:, ] [ 9:22 ] [ فارغ التحصیلان ]
[ ]

ابلیس و خدا

 
شب در طلسم پنجره وامانده بود و من
بغضی میان حنجره جا مانده بود و من

از آن همه غریو غرورِ پلنگیم
یک دره انعکاس صدا مانده بود و من

در خانه ای که آینه حسی سه گانه داشت
ابلیس مانده بود و خدا مانده بود و من

هم آب توبه بود در آن خانه ، هم شراب
...
اخلاص در کنار ریا مانده بود و من

آنجا که پلک پنجره را خواب بسته بود
انبوهِ گیسوان رها مانده بود و من

بت بود یا خدای پرستش کدامیک ؟
حیرت به چشمِ قبله نما مانده بود و من

تا شیشۀ مشبکِ پرهیز بکشند
سنگی در آستین خطا مانده بود و من

ابلیس با خدا به تفاهم نمی رسید
تردیدها و دغدغه ها مانده بود و من

می رفت دل به وسوسه اما هنوز هم
یک پرده از حریر حیا مانده بود و من

فردا که آن برهنۀ معصوم رفته بود
ابلیس با هزار چرا مانده بود و من

قادري

[ 20 آبان 1391برچسب:, ] [ 14:18 ] [ ]
[ ]

عکسهای دختر آقای امین پور

[ چهار شنبه 17 آبان 1391برچسب:, ] [ 20:13 ] [ فارغ التحصیلان ]
[ ]

داستانيه اين زندگي

 پیرمردی اسبی داشت و با آن اسب زمینش را شخم میزد . روزی آن اسب از دست پیرمرد فرار کرد و در صحرا گم شد .همسایگان برای ابراز
همدردی با پیرمرد ، به نزد او آمدند و گفتند : عجب بد شانسی ای آوردی .
پیرمرد جواب داد : " بد شانسی ؟ خوش شانسی ؟ کسی چه میداند ؟"
چندی بعد اسب پیرمرد به همراه چند اسب وحشی دیگر به خانه ی پیرمرد بازگشت . اینبار همسایگان با خوشحالی به او گفتند : " عجب خوش شانسی آوردی !"
 

...اما پیرمرد جواب داد : " خوش شانسی ؟ بد شانسی ؟ کسی چه میداند ؟ "
بعد از مدتی پسر جوان پیرمرد در حالی که سعی میکرد یکی از آن اسبهای وحشی را رام کند از روی اسب به زمین خورد و پایش شکست . باز همسایگان گفتند : " عجب بد شانسی آوردی ؟ "
و اینبار هم پیرمرد جواب داد : " بد شانسی ؟ خوش شانسی ؟ کسی چه میداند ؟ "
در همان هنگام ، ماموران حکومتی به روستا آمدند . آنها برای ارتش به سربازهای جوان احتیاج داشتند . از این رو هرچه جوان در روستا بود را برای سربازی با خود بردند ، اما وقتی دیدند که پسر پیرمرد پایش شکسته است و نمیتواند راه برود ، از بردن او منصرف شدند .
"خوش شانسی ؟
بد شانسی ؟
کسی چـــه میداند ؟"
هر حادثه ای که در زندگی ما روی میدهد ، دو روی دارد . یک روی خوب و یک روی بد . هیچ اتفاقی خوب مطلق و یا بد مطلق نیست . بهتر است همیشه این دو را در کنار هم ببینیم .زندگی سرشار از حوادث است .
 
(قادری)
[ 15 آبان 1391برچسب:, ] [ 13:57 ] [ ]
[ ]

شعر حميد مصدق و جوابيه فروغ

شعر زيباي سيب ( حميد مصدق )

تو به من خندیدی و نمی دانستی
من به چه دلهره از باغچه همسایه سیب را دزدیدم
باغبان از پی من تند دوید
سیب را دست تو دید
غضب آلود به من کرد نگاه
سیب دندان زده از دست تو افتاد به خاک
و تو رفتی و هنوز،
سالهاست که در گوش من آرام آرام
خش خش گام تو تکرار کنان می دهد آزارم
و من اندیشه کنان غرق در این پندارم
که چرا باغچه کوچک ما سیب نداشت

 


 " جواب زیبای فروغ فرخ زاد به حمید مصدق"

 

 

من به تو خندیدم
چون که می دانستم
تو به چه دلهره از باغچه همسایه سیب را دزدیدی
پدرم از پی تو تند دوید
و نمی دانستی باغبان باغچه همسایه
پدر پیر من است
من به تو خندیدم
تا که با خنده تو پاسخ عشق تو را خالصانه بدهم
بغض چشمان تو لیک لرزه انداخت به دستان من و
سیب دندان زده از دست من افتاد به خاک
دل من گفت: برو
چون نمی خواست به خاطر بسپارد گریه تلخ تو را ...
و من رفتم و هنوز سالهاست که در ذهن من آرام آرام
حیرت و بغض تو تکرار کنان
می دهد آزارم
و من اندیشه کنان غرق در این پندارم
که چه می شد اگر باغچه خانه ما سیب نداشت

جوابيه زيباي جواد نوروزي به اين دو شاعر

دخترک خندید و

پسرک ماتش برد !

که به چه دلهره از باغچه ی همسایه، سیب را دزدیده

باغبان از پی او تند دوید

به خیالش می خواست،

حرمت باغچه و دختر کم سالش را

از پسر پس گیرد !

غضب آلود به او غیظی کرد !

این وسط من بودم،

سیب دندان زده ای

 روی خاک افتاده

من که پیغمبر عشقی معصوم،

بین دستان پر از دلهره ی یک عاشق

و لب و دندان ِ

تشنه ی کشف و پر از پرسش دختر بودم

و به خاک افتادم

چون رسولی ناکام !

هر دو را بغض ربود...

دخترک رفت ولی زیر لب این را می گفت:

" او یقیناً پی معشوق خودش می آید ! "

پسرک ماند ولی روی لبش زمزمه بود:

" مطمئناً که پشیمان شده بر می گردد ! "

سالها هست که پوسیده ام آرام آرام !

عشق ،قربانی مظلوم غرور است هنوز !

جسم من تجزیه شد ساده ولی ذرّاتم،

همه اندیشه کنان غرق در این پندارند:

این جدایی به خدا رابطه با سیب نداشت

 

 

 

[ دو شنبه 15 آبان 1391برچسب:, ] [ 8:38 ] [ فارغ التحصیلان ]
[ ]

عيد غدير مباركباد

عيد غدير بر همه همكلاسيهاي عزيز مباركباد

موسوي

[ جمعه 12 آبان 1391برچسب:, ] [ 17:35 ] [ فارغ التحصیلان ]
[ ]

اندر احوالات بچه ها

سلام

در ابتدا عيد غدير رو به همكلاسيهاي خوب تبريك ميگم و اميدوارم هر روزتون سرشار از شادي و كاميابي باشه. يه موضوعي رو يكي از آشنايان چند روز پيش تعريف ميكرد ديدم با توجه به اينكه اكثرتون صاحب بچه هستينو هنوز اخماتون تو همه به شما هم بگم . تعريف ميكرد تا قبل از پخش مجموعه كلاه قرمزي امسال از تلويزيون هر وقت به دخترم آيدا ميگفتم جيگر بابا كيه بيدرنگ ميگفت آيدا اما بعد از پخش كلاه قرمزي هر وقت بهش ميگم جيگر بابا كيه ميگه «مامان»

شاد باشيد(قادري) 

[ 10 آبان 1391برچسب:, ] [ 16:41 ] [ ]
[ ]

هم اكنون منتظر ياري سبزتان هستیم

سلام

عرض ادب خدمت سروران و رفقاي مورخ/ با توجه به اينكه همشاگرديهاي عزيز هر كدوم در حوزه تاريخ صاحبنظر هستن و از اونجايي كه يكي از حوزه هاي كاري حقير نقد برنامه ها و فيلمها و سريال هاي تلويزيونيه  نقد دوستانو در برنامه هاي مختلف بويژه تاريخي  بر دو ديده ميذاريم  و اشكالات و انتقاداتتون رو در اختيار عوامل توليد و مسوولان صداوسيما قرار ميديم. مخلص شما قادري 

[ 8 آبان 1391برچسب:, ] [ 16:21 ] [ ]
[ ]

دلتنگي ( مطلب ارسالی از آقای قادری)

سلام و عرض ادب به دوستاي  خوب قديمي

سالهاست كه توفيق زيارت دوستان از ما سلب شده / امروز در حال جستجوي اسم دوستان بودم كه به اين وبلاگ برخوردم/ چه كار خوبي كردن دوستايي كه اين وبو راه انداختن. از اينكه ديدم بچه ها، بچه هاشون بزرگ شده و وقت ازدواجشونه خيلي خوشحال شدم. از اينكه بازم ديدم يه عده اي ادامه تحصيل دادنو رفتن بالابالاها خوشحال تر شدم . كاش ميشد يه ديدارخانوادگي ميذاشتيم همديگه رو ميديديم اونم تو تبريز. و اي كاش ميشد همه دوستان تو اين وب حضور داشتن كه بازم خوشحال تر ميشديم. اين سالها هر سفري كه پيش اومد و هر شهري كه رفتم يادي از دوست همكلاسيي كردم كه از اون شهر راهي دانشگاه ميشد. البته نشستهاي مختلفي از دانشجويان فارغ التحصيل به بهانه هاي مختلف در تهران برگزار ميشه كه جاي همكلاسيهاي ما خاليه.به جز اين عكس دسته جمعي كه خيلي هم وضوح نداره عكساي ديگه اي از دوستان نديدم اي كاش عكساي بيشتري از اون دوران و حال از دوستان ببينيم و چه خوبه دوستان محل سكونت و كارشونو بگن . شايد تو سفرايي كه پيش مياد بشه زيارتشون كرد يا اينكه كمكي كاري براي دوستان انجام داد. هميشه شاد و تندرست باشيد.به اميد ديدار. علي اصغر قادري7/8/91 تهران

[ 7 آبان 1391برچسب:, ] [ 13:2 ] [ ]
[ ]

فاطمه و کوثر

فاطمه و کوثر خانم 9 و 3 ساله فرزندان خانم  اشرف یاوری

[ دو شنبه 1 آبان 1391برچسب:, ] [ 8:15 ] [ فارغ التحصیلان ]
[ ]

دولت عثماني و سلطان سليمان

اخيرا در پي نمايش سريال حريم سلطان در جم تي وي كه به شرح زندگي سلطان سليمان عثماني اختصاص دارد احتمالا سئوالات زيادي در مورد سلطان سليمان و دولت عثماني از سوي دانش آموزان در كلاسهاي درس تاريخ مطرح شود لذا جهت يادآوري همكاران عزيز تاريخچه مختصري در مورد دولت عثماني در اين مقال آورده شده است اميد است مورد توجه و استفاده همكلاسيها و همكاران عزيز واقع گردد .

امپراتوری عثمانی یک قدرت سیاسی امپراتوری بود که از ۱۲۹۹ تا ۱۹۲۲ میلادی در منطقه مدیترانه حکومت می‌کرد. این امپراتوری در اوج قدرت خود (قرن ۱۶ میلادی) مناطق آسیای کوچک، اکثر خاورمیانه، قسمت‌هایی از شمال آفریقا، قسمت جنوب شرقی اروپا تا قفقاز را شامل می‌شد. قلمرو رسمی حکومت عثمانی در اوج قدرت به ۵/۶ میلیون کیلومتر مربع می‌رسید.

عثمانیان شاخه‌ای از ترکمنها (طایقه قایی) بودند که در اواخر امپراتوری سلجوقیان ازترکستان به آسیای صغیر کوچ کردند. در آن زمان سلجوقیان روم که قسمتی از سلسله دولتهای سلجوقی بودند در این سرزمین فرمان می‌راندند. ترکان عثمانی اندک اندک در نواحی غرب آناتولی به یک قدرت منطقه‌ای و متحد سلاجقه تبدیل شدند وبعدا جانشین سلجوقیان گشتند. ایشان نام خود را از عثمان اول پسر ارطغرل که رهبر ایل ایشان بود گرفته بودند.

یکی از سلاطین سرشناس ایشان سلطان محمد دوم معروف به سلطان محمد فاتح، بود که توانست با تصرف قسطنطنیه (استانبول) به فرمانروائی امپراتوری روم شرقی پایان دهد. تاریخنگاران این زمان را پایان قرون وسطی و آغازرنسانس می‌دانند.

سلطان سلیم نوهٔ سلطان محمد فاتح بود که در جنگ چالدرانشاه اسماعیل اول صفوی را در سال ۱۵۱۴ میلادی شکست داد و عثمانی بر مناطق غربی ایران دست یافت در نتیجه نواحی غرب ایران که شامل آذربایجان، سرزمین کردستان، و عراق بود از ایران جدا شد. در جنگ‌های بعدی آذربایجان به ایران برگردانده شد ولی سرزمین کردستان و عراق دراشغال عثمانی باقی ماندند.

 

ادامه مطلب
[ چهار شنبه 19 مهر 1391برچسب:, ] [ 8:19 ] [ فارغ التحصیلان ]
[ ]

یاد آن آموزگار ساده پوش

 

اولین روز دبستان باز گرد                         کودکی ها شاد خندان باز گرد   

باز گرد ای خاطرات کودکی                        بر سوار اسب های چوبکی

خاطرات کودکی زیباترند                              یاد گاران کهن مانا ترند

درس های سال اول ساده بود                     آب را، بابا به سارا داده بود

درس پند آموز روباه وخروس                       روبه مکار و دزد و چاپلوس

روز مهمانی کوکب خانم است                      سفره پر از بوی نان گندم است

کاکلی گنجشککی باهوش بود                     فیل نادانی برایش موش بود

با وجود سوز سرمای شدید                       ریز علی پیراهن از تن می درید

تا درون نیمکت جا میشدیم                        ما پر از تصمیم کبرا میشدیم

پاک کن هایی ز پاکی داشتیم                    یک تراش سرخ لاکی داشتیم

کیفمان چفتی به رنگ زرد داشت               دوشمان از حلقه هایش درد داشت

گرمی دستانمان از آه بود                          برگ دفتر ها به رنگ کاه بود

مانده در گوشم صدایی چون تگرگ             خش خش جارویی با پاروی برگ

همکلاسی های مــــن یادم کنید                بــــاز هم در کوچه فریادم کنید

همکـــــلاسیــهای درد و رنـج کار                بچــــه های جامه های وصله دار

بچه های دکه سیگــــار ســــرد                کودکــــان کوچک اما مرد مرد

کاش هرگز زنگ تفریحی نبــــود                جــــمع بود و تفریقی نبود

کاش میشد باز کوچـــک میشدیم             لااقل یک روز کـودک میشدیم

یاد آن آموزگاران سـاده پوش                  یــاد آن گــچ ها بودش روی دوش

ای معلم نام و هم یادت بخیر                   یاد درس و آب و بابایت بخیر

ای دبستانی ترین احساس من                 باز گرد این مشق ها  را خط بزن

(عرفانی)

[ دو شنبه 3 مهر 1391برچسب:, ] [ 21:32 ] [ فارغ التحصیلان ]
[ ]

تسلیت به مردم آذر بایجان

شنبه بود، آغاز هفته ای برای ما و پایانی برای همه هفته های عمرت

غمت آوار می شود بر سرم، و آرزوهایی که اینک زیر خاک

مدفون اند و روزه ای که هرگز افطار نشد.

 

مردم زلزله زده آذربایجان ما راهم در غم از دست دادن عزیزانتان شریک بدانید .

 (عرفانی )

[ یک شنبه 22 مرداد 1391برچسب:, ] [ 14:10 ] [ فارغ التحصیلان ]
[ ]

منابع کارشناسی ارشد تاریخ

منابع ایران اسلامی

1. آبراهامیان، یرواند؛ ایران بین دو انقلاب؛ ترجمه احمد گل محمدی و محمد ابراهیم فتاحی؛ تهران: انتشارات نی، 1377.

2. اشپولر، برتولد؛ تاریخ ایران در قرون نخستین اسلامی؛ ترجمه جواد فلاطوری؛ تهران: انتشارات علمی و فرهنگی، 1377.

3. اشپولر، برتولد؛ تاریخ مغول در ایران؛ ترجمه محمود میر آفتاب؛ تهران: انتشارات علمی و فرهنگی، 1380.

4. اقبال آشتیانی، عباس؛ تاریخ ایران از صدر اسلام تا انقراض قاجاریه؛ تهران: انتشارات میلاد، 1383.

5. بویل، جی آ؛ تاریخ ایران کیمبریج ( از آمدن سلجوقیان تا فروپای دولت ایلخانان)؛ جلد پنجم؛ ترجمه حسن انوشه؛ تهران: انتشارات امیر کبیر، 1381.

6. بیات، عزیزالله؛ شناسایی منابع و مآخذ تاریخ ایران؛ تهران: انتشارات امیرکبیر، 1383.

7. ترکمنی آذر، پروین؛ دیلمیان در گستره تاریخ ایران (حکومت‌های محلی، آل زیار، آل بویه)؛ تهران: انتشارات سمت، 1384.

8. ترکمنی آذر، پروین؛ پرگاری، صالح؛ تاریخ تحولات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی ایران در دوران صفاریان و علویان؛ تهران: انتشارات سمت، 1378.

9. حسن زاده، اسماعیل؛ حکومت ترکمانان قراقویونلو و آق قویونلو در ایران؛ تهران: انتشارات سمت، 1379.

10. خلعتبری، اللهیار؛ محبوبه، شرفی؛ تاریخ خوارزمشاهیان؛ تهران: انتشارات سمت، 1381.

 برای ادامه مطالب روی گزینه ادامه مطلب کلیک بفرمایید..


ادامه مطلب
[ پنج شنبه 5 مرداد 1391برچسب:, ] [ 16:32 ] [ فارغ التحصیلان ]
[ ]

منابع پیشنهادی دکتری تاریخ

منابع پیشنهادی دکتری تاریخ ایران اسلامی

1. ترکمنی آذر، پروین؛ پرگاری، صالح؛ تاریخ تحولات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی ایران در دوران صفاریان و علویان؛ تهران: انتشارات سمت، 1378.

2. زرین کوب، عبدالحسین؛ تاریخ مردم ایران؛ جلد دوم ( از پایان ساسانیان تا پایان آل بویه)؛ تهران: انتشارات امیرکبیر، 1382.

3. فقیهی، علی اصغر؛ تاریخ آل بویه؛ تهران: انتشارات سمت، 1381.

4. ترکمنی آذر، پروین؛ دیلمیان در گستره تاریخ ایران (حکومت‌های محلی، آل زیار، آل بویه)؛ تهران: انتشارات سمت، 1384.

5. فروزانی، ابوالقاسم؛ تاریخ تحولات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی ایران در دوره سامانیان؛ تهران: انتشارات سمت، 1381.

6. هروی، جواد؛ تاریخ سامانیان (عصر طلایی ایران بعد از اسلام )؛ تهران: انتشارات امیرکبیر، 1382.

10. فروزانی، ابوالقاسم؛ غزنویان از پیدایش تا فروپاشی؛ تهران: انتشارات سمت، 1384

بقیه در ادامه مطلب


ادامه مطلب
[ پنج شنبه 5 مرداد 1391برچسب:, ] [ 16:24 ] [ فارغ التحصیلان ]
[ ]

دوست یا دشمن

قورباغه ها توسط مارها خورده می شدند و ناشاد بودند.بنابراین از لک لک ها کمک خواستند.لک لک ها مارها را خوردند و قورباغه ها شاد شدند.پس از کم شدن مارها لک لک ها شروع به خوردن قورباغه ها کردند.قورباغه ها دچار اختلاف دیدگاه شدند.گروهی خواهان بازگشت مارها شدند و گروهی به دوستی با لک لک ها روی آوردند.مارها بازگشتند.حالا قورباغه ها هم توسط مارها و هم توسط لک لک ها خورده میشوند.قورباغه ها ایمان آورده اند که سرنوشتشان خورده شدن است.فقط یک مشکل باقی است آنها نمی دانند توسط دوستانشان خورده می شوند یا توسط دشمنانشان.

حسین پور

[ دو شنبه 2 مرداد 1391برچسب:, ] [ 10:53 ] [ فارغ التحصیلان ]
[ ]

فهرست برخي مشاهير زرتشتي

    زرتشت : پیغمبر دین مزدیسنا

گشتاسب : نخستین شاهی که دیانت زرتشتی را بعنوان دین حکومتی پذیرفت و نیز حامی زرتشت

پوروچیستا : دختر زرتشت و از نخستین گروندگان به دین زرتشتی

کرتیر : موبدان موبد چهارشاه ساسانی و از عوامل گسترش مزدیسنا در دوره ساسانی

تنسر : موبد زمان اردشیر بابکان

 آذرباد مهراسپندان : موبد زرتشتی دوران شاپور دوم و گردآورنده کتاب دینی خرده اوستا و چند اندرزنامه

 فرهنگ مهر : معاون سابق نخست وزیر ایران و رئیس سابق دانشگاه شیراز و استاد دانشگاه بوستون آمریکا.

جاماسپ : دوست و داماد زرتشت و نیز نام یک منجم زرتشتی

 دستور داراب : شاعر و نویسنده زرتشتی در قرن یازدهم هجری

دستور دهالا : پژوهشگر دینی و زبانشناس اهل هندوستان.

 دقیقی : شاعر دوره سامانی و آغازکننده سرایش شاهنامه که پس از مرگ فردوسی کار اورا ادامه داد.بخشهایی از شاهنامه سروده اوست.

 مزدک : موبد یا هیربد دوران ساسانی که بدعتی در دین زرتشتی ایجاد کرد و فرقه مزدکی را بنیان گذاشت.

ارداویراف : نویسنده دوران ساسانی که اثری از او بنام ارداویراف‌نامه باقی مانده است.

 زرتشت بهرام پژدو : شاعر زرتشتی قرن هفتم هجری

  مازیار : حکمران زرتشتی مازندران که بر علیه خلفای عباسی قیام کرد.

اردشیر بابکان : نخستین شاه ساسانی و بنیانگذار حکومت دینی ساسانی.

 شاپور دوم : پادشاه مقتدر ساسانی و حامی حکومت دینی

 انوشیروان : پادشاه مقتدر دوران ساسانی و سرکوب کننده نهضت مزدکی

 ارباب کیخسرو : از نمایندگان عالرتبه مجلس و موسس کتابخانه مجلس

 بهرام گور آنکلساریا : مورخ و ایران شناس

مانکجی لیمجی هاتریا : نخستین سفیر پارسیان در ایران در عهد قاجار و عامل بهبودی معیشتی زرتشتیان ایران در آن دوره

 ماهداد : نخستین موبدان موبد دوران ساسانی

 فردی مرکوری : خواننده زرتشتی گروه موسیقی کوئین

 بزرگمهر : حکیم، طبیب و اندرزگر ایرانی

 زوبین مهتا : رهبر نامی ارکستر موسیقی کلاسیک جهان

 جمشیدجی نوشروانجی تاتا : از پیشگامان صنعت در هندوستان

مهربابا : بنیانگذار فرقه ای عرفانی در جهان در قرن بیستم

 

[ دو شنبه 19 تير 1391برچسب:, ] [ 9:52 ] [ فارغ التحصیلان ]
[ ]

نظر آقاي امين پور

سلام بر مدیر محترم وبلاگ وهمه دوستان گرامی. خیلی خوشحال بودم که وبلاگی برای دوستان راه اندازی شده که همه را در دنیای مجازی و شاید در دنیای واقعی دور هم جمع کنه . این وبلاگ در ابتدا با چنین هدفی تاسیس شد و قصد اصلیش هم همان بوده وهست.

در اوایل همه با اشتیاق پیگیر بودند و اطلاع رسانی همه جانبه ای صورت گرفت.

این اشتیاق متاسفانه زیاد پایدار نبود و عملا فقط تعداد کمی از دوستان در وبلاگ مطلب می نوشتند و تعداد دیگری از جمله بنده با اشتیاق فراوان از خوانندگانش بودیم.

از همه دوستان می خواهم که با همان علاقه مطالب را پیگیری کنند و نسبت براورد کردن هدف اولیه تاسیس کنندگان که اقدامی خیر خواهانه بود ساعی باشند.

[ دو شنبه 19 تير 1391برچسب:, ] [ 9:33 ] [ فارغ التحصیلان ]
[ ]

ترقی خواهان عصر قاجار

اخذ تمدن اروپايي وارتباط شديد سياسي و تجاري با شروع سلطنت فتحعلي شاه شروع شد و اين پادشاه براي مقابله با روسها كوشش داشت كه، از كمكهاي دولت فرانسه و انگليس استفاده كند. بدين جهت مراودات و مناسبات دول روز بروز افزايش مي يافت، اما كانون اصلاحات جديد در نظام وشئون ايران،آذربايجان و محرك عمده اين نهضت عباس ميرزا و ميرزاي بزرگ قائم مقام وزير با تدبير او بود.6عباس ميرزا كه وارث مسلم تاج وتخت بود، شكستهاي متوالي از دولت روسيه، او را به لزوم اخذ وسايل مدنيت جديد واقف ساخت . او نخستين برنامه نوسازي براي ترقي ايران را پي ريزي نمود . ازاين رو ازجمله كارهاي عباس ميرزا و ميرزاي بزرگ فرستادن گروهي محصل و صنعت آموز به انگلستان براي آموختن علوم جديد و صنايع بود،7چنانكه عباس ميرزا  به سفير انگليس گفته بود"آنان را به تحصيلي گماريد كه براي من و خودشان و مملكتشان مفيد باشد".8

عباس ميرزا پس از شكستهاي متوالي از روس و به تقليد از اصلاحات وقت عثماني،سلطان سليم سوم و بر اساس بر داشت خود "از نظام جديد عثماني " به ايجاد نظام جديد در آذربايجان دست زد و براي تجهيز اين ارتش جديد كارخانه توپ و تفنگ سازي در تبريز را ساخت و اقدام به ايجاد اداره ترجمه اي نمود تا نظام نامه ومقررات مهندسي و نظامي لازم را ترجمه و تدوين كند ،9 و براي جلوگيري از تكرار شورشهاي مذهبي كه سلطان سليم را از پاي در آورده بود،نظر مساعد علمايي مانند شيخ السلام تبريزي را جلب نمود. 10

هر چند كه اصلاحات ،علي الخصوص در ارتش اولين زمينه هاي شروع اصلاحات بود ، اما شكستهايي كه ارتش جديد در دومين جنگ ايران و روس متحمل گرديد تنها به اين باور فتحعلي شاه منجر شد كه همانا هنوز بهترين سلاح همان"نيزه هاي قديمي اجدادي" است، در نتيجه عباس ميرزا مدتها پيش از مرگ خود در سال1211ق/1832م شاهد زوال تدريجي نظام جديد بود.11سر انجام مرگ عباس ميرزا ضربه اي براي بر نامه و آينده اصلاح از بالا و اصلاح ارتش و دموكراسي اداري و آموزش جديد در ايران بود.12هر چند كه نخستين وزير اعظم(صدر اعظم)محمد شاه ميرزا ابولقاسم قائم مقام،اصلاح طلب بود اما شاه به زودي در سال1214ش/1835دستور داد اين آزادمرد، نا وابسته را كشتند.13

آغاز گر دومين اقدام در راستاي نوسازي،ميرزا محمد تقي خان فراهاني معروف به امير كبير است،كه پدرش كربلايي قربان در تبريز آشپز دربار وليعهد بود، که سرانجام مورد توجه قائم مقام و عباس ميرزاي وليعهد قرار گرفت.14ميرزا تقي خان خدمات دولتي خود را از منشي گري قائم مقام در دستگاه مترقي عبا س ميرزا آغاز كرد. به همين علت به گفته خود امير،وي در امر مملكتداري پيرو خط مشي قائم مقام بود.15

اولين مأموريت خارج از كشور ميرزا تقي خان در هيأت اعزامي به روسيه براي معذرت خواهي قتل گريبايدوف بود، و ميرزا تقي خان در اين سفر با پيشرفتهاي كشور روسيه آشنا گرديد،از سويي ديگر او سه سال را در دربارعثماني گذارند و با"تنظيمات جديد"آن ديار آشنا شد.16

او پس از بازگشت با ياري رساندن به ناصرالدين براي جلوس بر تخت سلطنت، به القاب"اتابك اعظم"و"امير كبير"مفتخر گرديد و در ميان بهت و حيرت همگان شاه جديد،ميرزا تقي خان را "شخص اول مملكت"17 و"مسئول هر خوب و بد مملكت"18قرار داد،و مورد تشويق قرار گرفت،تا به اصلاحات گسترده اي بپردازد.


ادامه مطلب
[ یک شنبه 28 خرداد 1391برچسب:, ] [ 9:31 ] [ فارغ التحصیلان ]
[ ]

آدولف هیتلر ، مردی بزرگ

آدولف هیتلر رهبر افسانه ای رایش سوم را می توان بزرگترین مرد اروپا در کل تاریخ اروپا دانست. کسی که در جوانی خرج خود را با کشیدن نقاشی بدست آورده و سپس در جنگ جهانی اول به عنوان سرباز در ارتش آلمان خدمت کرد و پس از شکست آلمان در جنگ جهانی دوم همانند هر آلمانی میهن پرست دیگری خشمگین شده و پس از همکاری با یک حزب با ارده ای نیرومند خود را به رهبری آلمان رساند و برای چند سال آلمان را در بهترین دوره ی تاریخ خود قرار داد.

آدولف هیتلر فرزند آلویز هیتلر در 20 آوریل 1889 در براناو ام این در اتریش- مجارستان چشم به جهان گشود. نام هیتلر را به گونه های مختلفی از جمله هیدلر، هویتلر و … تلفظ می شده است. پس از مرگ پدر و مادرش و عدم قبولی در آکادمی هنر های زیبا به آلمان رفت. هیتلر مدت ها بیکار بود و تنها از راه نقاشی پول بدست می آورد.
با آغاز جنگ جهانی اول آدولف هیتلر به ارتش آلمان و هنگ باواریا پیوست. او در نبرد های مختلفی در جبهه غرب شرکت کرد و به درجه ی سرجوخگی رسید. او در جنگ به عنوان امربر کار می کرد و از نظر همه امربر ها و افسران او سرباز بی باکی بود و هر زمان که برای انجام ماموریت به یک داوطلب نیاز بود او داوطلب می شد. او دو بار در جنگ مجروح و مدتی نیز کور بود و تا پایان جنگ بخاطر دلاوری هایش شش نشان جنگی دریافت کرد که نشان صلیب آهنین درجه یک را می توان مهم ترین آن ها دانست. نشانی که به کمتر سرجوخه ای داده می شد.

بقیه در ادامه مطلب



ادامه مطلب
[ سه شنبه 23 خرداد 1391برچسب:, ] [ 9:11 ] [ فارغ التحصیلان ]
[ ]

عکسهای کلاس

برای مشاهده بقیه عکسها روی ادامه مطلب کلیک کنید


ادامه مطلب
[ یک شنبه 21 خرداد 1391برچسب:, ] [ 23:7 ] [ فارغ التحصیلان ]
[ ]

بابک و باران

بابک 9 ساله و باران  3 ساله     فرزندان خانم لاله عرفانی

[ یک شنبه 21 خرداد 1391برچسب:, ] [ 20:5 ] [ فارغ التحصیلان ]
[ ]
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 7 صفحه بعد